Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسین شهابی «آزاد به قید شرط» را تلخ نمی داند و از انتخاب بازیگرهای این فیلم راضی است. او فروش فیلم را خوب می بیند و این روزها در حال بازنویسی فیلمنامه جدیدی با موضوع سینما و علاقمندان به بازیگری است و بعد از اتمام اکران «آزاد به قید شرط» برای اخذ پروانه ساخت این فیلمنامه اقدام می کند.

خبرنگار سرویس فرهنگی برنا با حسین شهابی، فیلمنامه نویس، کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی «آزاد به قید شرط»، گفتگویی داشته که در ادامه می خوانید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فیلم «روز روشن» اولین فیلم شما بود که در آن تقریبا دغدغه ای اجتماعی را با زبانی تلخ بیان کردید، «آزاد به قید شرط» هم فیلم تلخی است؛ به نظر شما مخاطب چقدر پذیرای اینگونه فیلم ها هستند که بار تلخی شان بیشتر است؟

طبیعتا مردم فیلم تلخ دوست ندارند ولی فکر نمی کنم فیلم های که ساخته ام تلخ بوده باشد ضمن اینکه واقعیت ها را تلفیق و تا جایی که ممکن است تفسیر و تنظیم می کنم. حالا اگر یک واقعیت در ذات خود تلخ است دلیلش این است در جامعه ای زندگی می کنیم که واقعیت و ذات آن به این شکل است بر همین اساس موضوعات فیلم هایم بخشی از ماهیت و ذات جامعه است و در هر جامعه‌ای خوبی و بدی، زشتی و زیبایی وجود دارد. من در تمام مدتی که فیلمنامه می نویسم این مسائل را رعایت می کنم ولی چون کارم طنز نیست و فیلم های جدی و واقع گرا می سازم، در حقیقت و واقعیت زندگی یک مقدار تلخی دارد فیلم ها در تمام دنیا این تم را دارند حتی در زندگی همه ما تلخی وجود دارد.

برای پرداختن به یکسری موضوعات تخصصی و فیلمنامه «آزاد به قید شرط» به یکسری مراجع حقوقی و انتظامی مراجعه داشته اید؟ درباره این فیلم چقدر تحقیق کردید؟

بدون تحقیق نمی شود فیلمنامه نوشت. مطالعه و تحقیقات زیادی برای ساخت این فیلم انجام شده است؛ تحقیقات میدانی حدود 5 الی 6 ماه و نوشتن فیلمنامه هم 6 ماه طول کشید. فیلم هایی که به قوه قضاییه می روند باید پرداخت درستی داشته باشد، وقتی در فیلمنامه یکی از شخصیت ها به زندان می رود یعنی این فیلم نیاز به تحقیق و مطالعه دارد چون قهرمان فیلم به نوعی می خواستم نه مجرم باشد نه بی گناه و همین طور می خواستم قانون شکن هم نباشد. بر این اساس مطالعه زیادی با خانم کوهکن که درباره این فیلم تحقیق می کرد و با آقای دکتر شهریار ظفری که به داخل زندان های کشور رفتند با زندانیان در این مورد صحبت و مصاحبه کردند داشتیم. این تحقیقات به لحاظ دراماتیکی در فیلم از آن استفاده نشد ولی کمک های زیادی کردند.

با توجه به اینکه به تنهایی نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی «آزاد به قید شرط» را بر عهده داشتید، تولید این فیلم شما را اذیت نکرد؟ اگر زمان به عقب برگردد دوباره این شکل تجربه را تکرار می کنید؟

این یک انتخاب اختیاری نیست که آن را انتخاب کرده باشم و به عقب برگردم. مشکل فیلم های فرهنگی این است که تهیه کنندگان حرفه ای اغلب روی این فیلم ها سرمایه گذاری نمی کنند این مسئله از بحث سرمایه گذاری ناشی می شود. این تجربه را داشتم که تهیه کنندگان حرفه ای زیادی که اسم آنها را نمی برم هر سال به من پیشنهاد همکاری می دهند. حتی در سال شده که 4 الی 5 تهیه کننده هم به من پیشنهاد کار می دهند اما دلیل عدم تفاهم من با آنها این است که فیلمنامه را به سمت و سویی می برند که من متعلق به آن فضا نیستم برای همین در پاسخ به شما باید بگویم که اگر زمان به عقب برگردد باز به همین شکل کار می کنم چون ناچار هستم.

برای تهیه کنندگان این تصور تقریبا جا افتاده که بعضی بازیگران با اینکه بازی خوبی دارند اما به فروش کمک نمی کنند؛ «امیر جعفری» هم یکی از آنهاست که بازیگر بفروش و متعلق به گیشه نیست. با این اوصاف چه دلیلی باعث شد او را برای بازی در نقش اول فیلم «آزاد به قید شرط» انتخاب کنید؟

نظرم این بود که جعفری برای بازی در این فیلم مناسب است. با اینکه دستیاران و اطرافیان بارها به من گفتند این بازیگر گیشه ای و بفروش نیست ولی از نظر من این حرف ها دلیلی برای انتخاب بازیگر نمی شود. برای همین این حرف ها را نمی شنوم و جدی نمی گیرم. من اصلا اینطور فکر نمی کنم که آیا این بازیگر گیشه خوبی دارد یا نه. خودم تشخیص می دهم و می بینم چه شخصیتی برای چه نقشی مناسب است. فیلم هایی بوده که 20 ستاره و چهره در آن بازی کرده ولی فروش خوبی نداشته است این یعنی انتخاب بازیگر ربطی به فروش ندارد. پس باید تمهیدات دیگری اندیشیده شود اینها همه ساخته ای برای کشیدن مردم به سینماهاست که من آن را نمی پسندم. مردم ایران باید موضوعاتی را که دوست دارند ببینند پس مهم این است موضوعات مورد علاقه آنها ساخته شود.

«لیلا اوتادی» بازیگری است که اغلب در سینمای تجاری ظاهر شده است، انتخاب اوتادی برای بازی در فیلم «آزاد به قید شرط» کمی تعجب برانگیز بود، چرا او را انتخاب کردید؟

وقتی که بازیگرها را انتخاب می کنم به دنبال چهره ای هستم که یکسری ویژگی ها را داشته باشد. در فیلم «آزاد به قید شرط» شخصیت فیلمنامه یک دختر جوان با ظاهر فریبنده ای را نیاز داشت که لحن و صدایش هم به تیتراژ فیلم بخورد. پیشنهادهای زیادی به من داده شد ولی به نظرم هیچ بازیگری به اندازه اوتادی مناسب سبک و سیاق این فیلم نبود. چون لحن صدای آرام و بازی بسیار نرمی دارد به نظرم برای بازی در آن نقش بهترین بود و او را انتخاب کردم. الان هم از بازی اش ناراضی نیستم به نظراتی که درباره اینکه او بازیگر سینمای تجاری است و... خیلی توجه نمی کنم بازیگرهای زیادی هستند که بازی خوبی دارند ولی به هر دلیلی در ابتدای بازیگری به سمت و سویی رفته اند که در سینمای ما نمی گنجد. به نظرم لیلا اوتادی استعدادهای خوبی دارد اگر به آن بپردازد فیلم های بهتری هم می تواند بازی کند.

برای «آزاد به قید شرط» چند پایان بندی در نظر گرفتید، به نظر شما مخاطبان چقدر از این پایان بندی رضایت داشتید؟

این پایان بندی ها در فیلم های رئالیستی در واقعیت خیلی قابل قبول نیست ولی من باید تکلیف خودم را روشن کنم، اگر فیلمی می سازم یا باید به باورهایم پایبند و معتقد باشم یا با خواسته مردم که مدام در حال چرخش و تغییر است همراه شوم. هنرمندی که با خواسته اکثریت مردم بخواهد بچرخد و دیدگاه هایش تغییر کند اصلا هنرمند نیست؛ هنرمند باید دید مستقل و مربوط به خودش را داشته باشد حتی اگر مردم خوش شان نیاید. با توجه به تجربه ای که داشتم طبیعی بود در پایان فیلم «آزاد به قید شرط» مردم دوست دارند بازیگر انتقام بگیرد و گرفتار هم نشود ولی من از نظر قانونی و منطقی کار غیرمنطقی داشتم این آدم این قدر عقل داشت دعوا نکند تا مجبور شود 10 سال دیگر به زندان برود! او ماندن در اجتماع در کنار دخترش را انتخاب می کند و به زندان برنمی گردد. من معتقدم فیلم هایی که پایان شان بسته شاد و خوب و خوش است به شعور بیننده توهین می کند چون یک جور قضاوت در کار هستی است. از طرفی هم یک فیلم اگر پایان مبهمی داشته باشد نشانه ضعف نویسنده است چون نتوانسته در پایان فیلمنامه به یک جمع بندی درست برسد. یک فیلم خوب باید پایان حقیقی داشته باشد و در این فیلم بیننده شاهد یک پایان مشخص است؛ صحنه ای است که کمالی از زندان بیرون می آید. برای «آزاد به قید شرط» شاید ده ها پایان داشتم که در نهایت این پایان را انتخاب کردم و شاید باور نکردنی نباشد ولی 6 ماه، یعنی بیشترین زمان، صرف نگارش سکانس های پایانی این فیلم شد.

تا این اینجا از فروش فیلم «آزاد به قید شرط» راضی هستید؟ استقبال را چطور می بینید؟

اوایل چون تبلیغات نداشتیم خوب نبود. فیلم های زیادی هم از طرف شورای صنفی بر پرده سینماها سرازیر شد ولی الان که کمی فیلم های قدیمی تر از نفس افتاده اند چند وقتی است این فیلم فروش خوبی دارد. طبق آمار دومین میزان فروش را بین فیلم های روی پرده سینما داریم و امیدوارم همکاری بیشتری با ما صورت بگیرد و تا 2 هفته دیگر روی پرده باشد تا به فروش بهتری برسد.

«روز روشن» با وجود اینکه فیلم خوبی بود ولی فروش خوبی نداشت، مسئله این است چرا خوب، فیلم می سازید ولی فروش خوبی ندارند؟

بخشی از فروش فیلم به مدیریت های فرهنگی در بخش تقسیم اکران های سینما مربوط می شود بخش دیگری هم به خاطر این است که سینمای مستقل فرهنگی ایران هیچگونه حامی دولتی ندارد. منظورم این نیست که پول نقد مردم را به ما بدهند با آن فیلم بسازیم، حرف من این است؛ حمایت های معنوی داشته باشند یا به شکل های دیگری از جمله اینکه به در ارائه اکران ها و سئانس های خوب کمک کنند. تبلیغات محیطی که 99 یا شاید صددرصد آن در دست دولت است که در این بخش ها کمی فیلمساز را حمایت کرده اند. من با دریافت بووجه دولتی مخالف هستم چون دولت یعنی مردم و علاقه ای ندارم که پول مردم را به فیلمساز بدهند آنچه که دلش می خواهد بسازد. میخواهم بگویم سینما فاقد هر گونه حمایت مادی و معنوی دولت است بنابراین افرادی که این فیلم ها را می سازند افراد فرهنگی هستند که ارتباطی با بدنه سرمایه گذار سینما ندارند و با وجود این شرایط چنین سرنوشتی برای فیلم ها طبیعی است. مسئله دیگر این است که فیلم های هنری و فرهنگی نسبت به فیلم های گیشه با هزینه های کمتری ساخته میشوند، سازندگان این فیلم ها انقدر باهوش هستند و از قبل آگاهی دارند که فیلم گیشه ای نمی سازند بنابراین نباید خیلی دست خود را در هزینه کردن برای ساخت یک فیلم خیلی باز بگذارند که دچار ضرر و زیان های جبران ناپذیری شوند. به نظرم شاید بعضی از فیلم های گیشه ای شکست بخورند اما مطمئنا ما این شکست را تجربه نمی کنیم.

چرا فیلم «آزاد به قید شرط» در پردیس آزادی و سینماهایی که پر مخاطب هستند پخش نمی شود یا سانس های خوبی ندارند؟

غیر از سینما آزادی در تمام پردیس ها از جمله مگامال، زندگی، ملت و ... در حال پخش است ولی اگر سانس ندارند به خاطر این است که فیلم های زیادی روی پرده سینما در حال اکران است الان حدود 12 الی 13 فیلم روی پرده است این کاملا غیر منطقی و غیرعقلانی است. دلیل این اتفاق نداشتن ساز و کار درست و برنامه ریزی مدون است ؛ فقدان چنین سیستمی باعث می شود ناگهان با انبوهی فیلم مواجه شوند و آخر سال با اینکه می دانند که آنها ضررهای جبران ناپذیری خواهند خورد مجبور می شوند هر کدام از این فیلم ها را به نوعی راضی راهی خانه کنند. به جای حمایتی که از اول باید نسبت به فیلم داشته باشند اجازه می دهند فیلم آشکارا با شکست مواجه و به فاجعه تبدیل شود و اگر فیلمسازی اعتراض کرد حمایت کوچکی از او می کنند که کار به جای باریک نکشد. این سازوکار غلطی است به نظرم باید کل قانون نامه های سازمان سینمایی با تعریف درستی از اول بازنگری شود. همه در حال آسیب دیدن هستند؛ تقریبا از میان تمام 12 فیلمی که الان روی پرده هستند غیر از 1 الی 2 فیلم بقیه با آسیب و شکست های مالی مواجه هستند.  تصور نشود مثلا فیلمی که 2 میلیارد تومان فروخته است به سود رسیده است چون 4 میلیارد تومان هزینه ساخت آن فیلم شده است. به ندرت پیش می آید فیلمی که را ببینید که سود دهی داشته باشد.

منبع: خبرگزاری برنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۰۱۷۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب شعر «ناله‌های امپراطور» در بروجرد رونمایی شد

حمید آقایی گفت: این کتاب ترجمه‌ای از اشعار «شیرکو بیکس» شاعر پر آوازه کرد زبان اهل سلیمانیه عراق است که با ویراستاری لیلا طیبی (زوج هنرمند) بروجردی رونمایی شد.

وی اظهار کرد: این کتاب یازدهمین کتاب مستقل فلاحی و پانزدهمین کتابی است که از ایشان چاپ شده و پیش از این چهار کتاب شعر به صورت مشترک با همکاری لیلا طیبی با عناوین (چشم‌های تو)، (گنجشک‌های شهر هم عاشقانه نگاهت می‌کنند)، (عشق از چشمانم چکه چکه می‌ریزد)، (عشق پایکوبی می‌کند) چاپ شده است.
رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بروجرد بیان کرد: همچنین ۱۰ کتاب داستان، شعر و ترجمه با عناوین «دیوانه»، «ریشه‌های عطف»، «آمدنت چه لهجه غریبی دارد»، «تو که بروی، پاییز از در می‌آید؟»، «سومین کتاب تنهایی»، «هنوز برای دوست داشتن، وقت هست»، «از زمانی که خدا بود»، «حکایتی دیگر از شیرین و فرهاد»، «میان نامه ها» و «هم قدم با مرگ» منتشر نموده است.

سعید فلاحی با تخلص (زانا کوردستانی) متولد ۱۳۶۳ کرمانشاه و ساکن بروجرد می‌باشد.

 
 

باشگاه خبرنگاران جوان لرستان خرم آباد

دیگر خبرها

  • پرده‌برداری از تابلوی نامگذاری بلوار ورودی دانشگاه آزاد اصفهان
  • پرده‌برداری از تابلوی نامگذاری بلوار ورودی دانشگاه آزاد اصفهان به نام دکتر فروغی
  • کتاب شعر «ناله‌های امپراطور» در بروجرد رونمایی شد
  • ملاقات کاپیتان استقلال با بازیگر مشهور استقلالی + عکس
  • پشت‌پرده بازخوانی مرگ نیکا شاکرمی توسط انگلیسی‌ها / چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!
  • از تخته‌ سیاه به پرده نقره‌ای؛ بازیگرانی که معلم بودند
  • عکس| تصویر جدید مهدی رحمتی در کنار امیر جعفری
  • واکنش به بازی شهاب حسینی در آخرین سریالش
  • تمدید مهلت ثبت‌نام بدون آزمون دکتری دانشگاه آزاد تا ۱۲ اردیبهشت
  • امیر جدیدی بازیگر فیلم فرانسوی شد